نقل شده که او در عصر روز عاشورا، با شمشیر به سوی امام حسین (علیهالسّلام) حملهور شد. عبدالله بن حسن (علیهالسّلام) به حمایت از عموی خود، دستش را سپر قرار داد و به بحر گفت: «ای پسر زن ناپاک! میخواهی عمویم را بکشی؟» در این هنگام بحر شمشیر خود را فرود آورد، ضربت شمشیر دست او را قطع کرده و آن را به پوست آویزان کرد، پس او فریاد زد: «ای مادر!» امام حسین (علیهالسّلام) عبدالله را در آغوش کشید و او را به سینه چسبانید تا اینکه سرانجام عبدالله بر روی سینه امام حسین (علیهالسّلام) جان داد.
پس از واقعه کربلا بحر به مرضی سخت مبتلا شد به گونهای که دستانش در زمستان خشک میشد و در تابستان به شدت مرطوب میگشت و از آن خون و چرک بیرون میآمد وضع بر همین منوال بود تا اینکه سرانجام بر اثر این بیماری جان سپرد.